3 درس بزرگ از سرمایه‌گذار افسانه‌ای، جسی لیورمور

در  سال 1891، یک پسر چهارده‌ساله از ماساچوست تصمیم گرفت که از زندگی روستایی که در آن بود فرار کند. پدرش به او دستور داد که مدرسه را رها کند و در مزرعه کار کند. اما او این را نمی‌خواست.

پسر ضعیفی از لحاظ بدنی بود؛ اما با اعداد و ارقام خوب کار می‌کرد و دارای ذهنی روشن بود. خواندن را در سه و نیم سالگی یاد گرفته بود و هر مطلب خواندنی را که به دستش می‌رسید به نوعی می‌خورد. نمی‌توانست این دیدگاه را تحمل کند که بقیه عمرش را صرف کارهای یَدی کند. او می‌خواست از ذهنش برای کسب درآمد استفاده کند.

وقتی بزرگ شد، درباره پین وبر که یک بروکر سهام در بوستون بود، مطالعه کرد. روزنامه‌های قدیمی را که در اطراف خانه آن‌ها پخش شده بود خواند و فهمید که دنیای مالی در بوستون رونق یافته است؛ بنابراین تصمیم گرفت که به آنجا برود.

در نهایت پسر از مادرش کمک خواست و آن‌ها نقشه‌ای برای فرار او به بوستون ریختند.

مادرش می‌دانست که شوهرش اجازه نمی‌دهد پسر در مدرسه بماند. این برای او دردناک بود. به همین منظور به پسرش کمک کرد تا فرار کند.

وقتی مادرش در ژوئیه 1891 به او کمک کرد تا فرار کند، تنها چیزی که داشت پنج دلار و آدرس دوست مادرش بود که می‌توانست در بوستون برای مدتی در منزل او بماند.

اما پسر قبل از اینکه جایی برای ماندن پیدا کند، برای یافتن شغل به بن‌بست رسیده بود؛ بنابراین اولین توقف او پین وبر بود، جایی که او شغلی به عنوان یک board boy پیدا کرد؛ یعنی قیمت سهام را روی تخته‌سیاه با دست می‌نوشت.

اسم این پسر جسی لیورمور است که تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین معامله‌گران سهام در تمام دوران شد.

در سال 1907، در یک روز یک میلیون دلار به دست آورد (که برای زمان خودش – و حتی الان – پول زیادی است)، شاهکاری که تا به حال هیچ‌کس آن را انجام نداده بود. او در ادامه از این پول‌ها زیاد به دست آورد (و البته از دست هم داد).

جسی فردی بسیار فداکار و باانضباط بود که تمام انرژی خود را صرف معاملات سهام می‌کرد.

از چهارده‌سالگی شروع به کار کرد و قبل از اینکه به طور مداوم شروع به تولید پول از سهام کند، به مدت یک دهه شش روز در هفته کار می‌کرد. لیورمور در جایی گفته است:

من یاد گرفته بودم که باید برای پول کار و تلاش کنم. کورکورانه شرط‌بندی نمی‌کردم یا به دنبال تسلط بر تکنیک بازی نبودم، بلکه به دنبال کسب موفقیت با مطالعه بیشتر و تفکر روشن بودم.

با اینکه این مرد در برخی از سرمایه‌گذاری‌های خودش بسیار خوش‌شانس بود. اما او همچنان به طرز باورنکردنی سخت کار می‌کرد. و ما در ادامه سه درسی که از لیورمور باید بیاموزیم را بررسی می‌کنیم.

1. نظم و انضباط

در زندگی، اغلب فرصت‌های زیادی برای اشتباه کردن وجود دارد. اگر یک نوشته را تایپ کردیم جایی برای اشتباه کردن وجود دارد، خواننده اشتباهات شما را درک می‌کند. و به راحتی می‌توانید یک اشتباه تایپی را برطرف کنید. وقتی ورزش می‌کنیم، می‌توانیم در یک بازی چندین اشتباه را مرتکب شویم و همچنان برنده بازی باشیم.

اما وقتی سرمایه‌گذاری می‌کنید، انجام چندین اشتباه پشت‌سرهم می‌تواند تمام پول شما را از بین ببرد. نظم و انضباط به شما کمک می‌کند تا به استراتژی سرمایه‌گذاری خود پایبند بمانید.

این را همیشه به یاد داشته باشید: یک سرمایه‌گذار منضبط با یک استراتژی متوسط ثروت بیشتری نسبت به یک سرمایه‌گذار بی‌انضباط با یک استراتژی خارق‌العاده ایجاد می‌کند.

وقتی پول خود را وارد بازار می‌کنید، همیشه در لحظات مختلف احساس ترس و طمع را تجربه می‌کنید. یک سرمایه‌گذار بی‌انضباط ممکن است با اولین نشانه اصلاح بازار سهام تمام پول خود را بیرون بکشد.

اما اگر منضبط باشید و برای بلندمدت سرمایه‌گذاری کنید، سر جای خود می‌مانید. «انجام ندادن هیچ کاری» یکی از سخت‌ترین کارهایی است که در بازار مالی با آن روبرو می‌شوید.

2. ساختن ثروت زمان بر است، پس صبور باشید

در اقتصاد رفتاری، مفهومی به نام «سوگیری فعلی» وجود دارد که به تمایل ما برای اهمیت دادن بیشتر به بازده‌هایی که به زمان حال نزدیک‌تر هستند، اشاره دارد.

کدام یک بهتر است؟ اینکه به شما 100 دلار در یک سال دیگر بدهند؟ یا 120 دلار در سیزده ماه دیگر؟ بیشتر مردم دومی را انتخاب می‌کنند – زمانی که یک سال صبر کرده‌اید، یک ماه بیشتر برای پول بیشتر منتظر بمانید. اما وقتی چارچوب‌های زمانی را تغییر می‌دهیم، همه چیز تغییر می‌کند.

حالا اگر بتوانید بین 100 دلار در حال حاضر یا 120 دلار در یک سال بعد یکی را انتخاب کنید چطور؟ بیشتر مردم به دنبال 100 دلار هستند.

اما یک سرمایه‌گذار موفق معمولاً گزینه‌ای را انتخاب می‌کند که احتمال بازدهی خوبی برای او دارد. مهم نیست ارزش دلار چقدر است. آنچه مهم است این است که در آن مثال 20 درصد بازده وجود دارد.

وقتی خودتان را برای رسیدن به بالاترین نرخ بازده، آموزش می‌دهید، یاد می‌گیرید که همیشه باید منتظر بهترین بازده باشید. از این رو، شما به طور خودکار صبور می‌شوید.

3. داشتن دانش اولیه در مورد دنیای مالی باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید

در حالی که بیشتر مردم جسی لیورمور را به عنوان طرفدار تحلیل تکنیکال می‌شناسند، او مهارت بسیار خوبی در مبانی تجارت و اقتصاد داشت و از کودکی دانشجوی دنیای مالی بود.

لیورمور در سه و نیم سالگی خواندن و نوشتن را یاد گرفت و هر چه در دستش بود را می‌خواند. مادرش روزنامه‌های قدیمی را برای او می‌آورد، جایی که لیورمور جوان برای اولین بار در مورد سهام در صفحات مالی مطالبی را خواند.

وقتی در مورد اقتصاد، تجارت و امور مالی اطلاعات بیشتری کسب می‌کنید، در مورد سرمایه‌گذاری احساس اطمینان بیشتری می‌کنید. شما خواهید آموخت که بازار سهام صدها سال قدمت دارد و سرمایه‌گذاران هر دهه حرفه‌ای‌تر می‌شوند. و هر روز ابزارها و دانش‌های نوینی ارائه می‌دهند که برای عقب نماندن از بازار باید با آنها آشنا شویم.

بازار مالی یک ماشین لوکس هست که بیشتر مردم فقط از بیرون به آن نگاه می‌کنند و زرق‌وبرق آن را می‌بینند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این بازار، با خواندن کتاب‌ها، مقالات و روزنامه‌ها و هر چیزی باید به زیر کاپوت نگاه کنیم و این کار نه‌تنها بازدهی ما را بهبود می‌بخشد، بلکه باعث می‌شود به اندازه کافی در مورد علم اقتصاد اطمینان داشته باشیم که پول خود را در خط تولید قرار دهیم.

اگر ساختن ثروت آسان بود، همه ثروتمند می‌شدند. ساختن ثروت واقعی و پایدار مستلزم تصمیمات جدی است. این چیزی است که بیشتر مردم به اندازه کافی به آن توجه ندارند. همانطور که لیورمور اغلب یادآوری می‌کند، شما به نظم، صبر و دانش نیاز دارید.

چه یک سفته‌باز کوتاه‌مدت یا یک سرمایه‌گذار بلندمدت باشید، برای ثروتمند شدن باید کارهای سختی انجام دهید.

لیورمور سال‌ها به عنوان پسر تخته‌سیاه کار می‌کرد و تقریباً هر پنی که به دست می‌آورد، پس‌انداز می‌کرد. پس از چندین سال به خرید و فروش سهام پرداخت. قبل از کسب درآمد از سهام، او صرفاً پول پس‌انداز می‌کرد و در مورد نحوه کار حرفه‌ای در بازارهای مالی اطلاعات بیشتری کسب می‌کرد.

ساختن ثروت زمان می‌برد. وقتی سعی می‌کنید فرصت‌های سریع ثروتمند شدن را دنبال کنید، اغلب به‌سختی یاد می‌گیرید که پول مجانی به دست نمی‌آید.

اما وقتی دیدگاهی بلندمدت اتخاذ می‌کنید و به یادگیری ادامه می‌دهید، سرمایه‌گذاری می‌کنید و به پیشرفت ادامه می‌دهید، احتمالاً در نهایت بیش از آنچه فکر می‌کردید، پول خواهید داشت.