در دنیای مخفی بادیگاردها چه میگذرد؟
این روزها همه برای حفظ امنیت خودشان یک افسر محافظ دارند، اما چگونه میتوان یک افسر خوب پیدا کرد؟ در این مقاله با CPOها یا همان محافظهای شخصی آشنا میشویم.
در ظاهر، تور ماه عسل جنیفر لوپز و بن افلک در اروپا بسیار رمانتیک به نظر رسید. اما با نگاهی دقیقتر به تصاویری که توسط پاپاراتزیها منتشر شده است، متوجه میشوید که این زوج هرگز یک لحظه هم بدون یک یا دو محافظ نبودند.
از خیابانهای میلان تا سواحل دریاچه کومو، دختری با ژاکت سافاری همه قدمهای آنها را دنبال میکرد. وقتی این زوج به پاریس رسیدند، همراهان و دوستانشان به آنها ملحق شدند. جی لو (JLo) به داشتن بادیگارد علاقه دارد.
او حتی یک تیم امنیتی دارد که او را تا باشگاه همراهی میکنند. گفته میشود که افلک علاقه چندانی به بادیگارد داشتن و محافظتشدن ندارد، اما آن افراد سنگینوزن (بادیگاردها) بدون توجه به عدم علاقه او به این موضوع، همراه آنها به ماه عسل رفتند.
آنها تنها نیستند. در چند سال گذشته، شرکتهای امنیتی خصوصی که خدمات حفاظت شخصی ارائه میدهند، افزایش یافته است.
به نگاه کردن به عکس سلبریتیها مانند جنیفر لارنس (که مجموعهای از بادیگاردهای خوشتیپ را برای خودش انتخاب کرده است) تا فرزندان بکهام، دوک و دوشس ساسکس که هرگز بدون بادیگاردهای خود حاضر نمیشوند، بدون شک متوجه حضور فردی خواهید شد که در نزدیکی او ایستاده است.
شاه چارلز و سرگرد جانی تامپسون هیجانانگیز در TikTok، در ابتدا وظیفه محافظت از ملکه الیزابت دوم را به عهده داشتند.
امپراتور آگوستوس گارد پراتورین اولین کسی بود که برای خودش بادیگارد استخدام کرد تا از او و خانوادهاش در برابر ترور، آدمربایی، سرقت و البته از عموم مردم محافظت شود. قرنها بعد، و امروز صنعت امنیت خصوصی بهسرعت در حال رشد است.
یک جاسوس بریتانیایی که به شرط ناشناس ماندن هویتش با فایننشال تایمز صحبت کرد، میگوید:
«در طول زمان، داشتن بادیگارد روند تکاملیای را طی کرده است. بیست سال پیش، دیدن نیروی امنیتی به این شکل، آن هم در فضای باز غیرعادی بود و بیشتر مفهوم مزدور را میرساند تا بادیگارد. اکنون این یک صنعت حرفهای پیچیده و گسترده شده است.»
او تخمین میزند که کسبوکار حفاظت در دو دهه گذشته حداقل ۵۰۰٪ رشد کرده است و اکنون حضور تیمهای امنیتی خصوصی آنقدر عادی شده است که حتی مقامات دولتی را هنگام سفر به کشورهای فهرست قرمز نیز همراهی میکنند.
وظیفه حفاظت از افراد دیگر به عهده پلیس نیست چرا که پلیس مسائلی فوریتر و مهمتر از حفاظت از دیپلماتها را به عهده دارد.
مشتریان دیگر، مانند کارمندان شرکت نفتی که در مناطق سخت کار میکنند و خبرنگاران جنگ، تیمهایی را برای مراقبت از خودشان استخدام میکنند.
وی افزود: «میدانم که در ابتدا برخی از اعضای مطبوعات آن را آزاردهنده میدانند. اما آنها بهزودی به زنده ماندن عادت میکنند. »
سرهنگ تیم اسپایسر کهنه سرباز جنگ، که در فالکلند و ایرلند شمالی خدمت میکرد و در سال ۱۹۹۴ بازنشسته شد، یک شرکت نظامی خصوصی به نام Sandline International را تأسیس کرد.
او در سال ۲۰۰۲، شرکت امنیتی خصوصی Aegis Defense Services را – که از آن در عراق و افغانستان توسط دولت ایالات متحده استفاده شد – راهاندازی کرد. او میگوید:
«دیگر کسی آنها را محافظ نمیداند، این یک باور و عقیده قدیمی است. اکنون آنها بهعنوان CPO (افسران حفاظت نزدیک) شناخته میشوند. کاش میتوانستم به شما بگویم اکثریت این نگهبانان مجسمه هستند، اما اینطور نیست و تهدید واقعی است.»
هزینه اتخاذ یک CPO باتجربه (به عبارتی همان افسر حفاظت شخصی) برای خودتان از حدود ۸۰۰ پوند در روز یا ۸۰ هزار پوند در سال است.
انتظار میرود برای یک تیم امنیتی مسکونی جایی که حداقل دو افسر یک شب در خانه شما بمانند بین ۱۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار پوند بپردازید. ویل گدس، بنیانگذار حفاظت از شرکتهای بینالمللی (ICP)، که شاهد افزایش تهاجمات به خانهها بوده است، میگوید:
«راهزنان شجاعتر شدهاند. مشکلی با هجوم به منازل، آن هم زمانی که ساکنین آنها در منزل خود هستند، ندارند و این بدان معنی است که آنها میتوانند از حضور شما استفاده کنند، شما را مجبور کنند که یک گاوصندوق را باز کنید، یا فقط ساعت و جواهراتی که به دست دارید را بدزدند.»
باید بگوییم این مبلغ صرفاً هزینهی محافظت در سطوح ابتدایی است. اگر مایل به نظارت هواپیماهای بدون سرنشین یا نقشهبرداری ویدئویی از اموال خود هستید، صورتحساب سالانه شما میتواند بهراحتی به ۱ میلیون پوند در سال برسد.
پس از استخدام، یک CPO وظایف گستردهای به عهده دارد. اسپایسر میگوید: «آنها باید نقشهبرداری کنند، جستجو کنند، محافظت کنند و رانندگی کنند. آنها باید قبل از مشتری از محل بازدید کنند و درباره هر کارمندی که ممکن است با آنها در تماس باشند تحقیق کنند. علاوه بر این، آنها باید در تکنیکهای رانندگی اجتنابناپذیر، مانند پیچهای با شعاع کوتاه و پیچیدن با سرعت بالا، آموزش ببینند.»
همچنین اگر یک CPO در آمریکا غیرمسلح باشد، میتواند اسپری فلفل و باتوم حمل کنند (این کار در اکثر ایالتها قانونی است – البته نه در بریتانیا.)
آیا آنها با جان خودشان از شما، در مقابل گلولهای که به سمتتان شلیک میشود، محافظت خواهند کرد؟ بله: همیشه وظیفه بارز یک CPO این است که با جسم و جان خودش از مشتری محافظت کند.
گدس که افراد با سوابق مختلف مانند نیروهای ویژه سابق، نیروهای نخبه ارتش، محافظ خانواده سلطنتی و افراد متخصص، واحدهای پلیس متخصص و غیرنظامیان حرفهای واجد شرایط را بهعنوان بادیگارد استخدام میکند، میگوید: شما یک محافظ نیستی اگر که از شخصی با بدن خودتان محافظت نکنید.
تیم گدس سطح تهدید شما را بر اساس اطلاعاتی که به آنها میدهید، و همچنین محل زندگیتان، خانوادهتان و موارد دیگر ارزیابی میکند.
داشتن تنها یک بادیگارد به این معنی است که سطح خطری که شما را تهدید میکند نسبتاً پایین در نظر گرفته شده است. اسپایسر میگوید: «داشتن تنها یک بادیگارد، بیشتر با هدف نمایشدادن و شو آف است».
وی اضافه کرد: رویکرد متداول و مرسوم جدید در صنعت موسیقی این است که دوستان خود و یا یک سری افراد درشت هیکل (فردی بزرگ و ترسناک اما با آموزش کم یا بدون آموزش در زمینه محافظت) را که بیشتر به «گارد دوستان» معروف هستند را بهعنوان نگهبان استخدام میکنند.
- دو بادیگارد برای ورود یا خروج از ساختمان یا وسیله نقلیه مؤثر است.
- سه محافظ (چینش مثلثی) مناسب مناطق شلوغ است.
- «چینش چهارتایی» گاهی اوقات توسط «مستبدان و شروران» استفاده میشود.
- «Star of Texas formation» (پنج نگهبان) به همراه «Star of David» (نفر ششم) امنترین شکل محافظت است. در این صورت فاصله یک CPO هرگز بیش از یک تا سه متر از مشتری نیست – نوعی محافظت از پادشاهان و روسای جمهور.
اما همه چیز محدود به شیوه چینش و مثلثها نیست. در حال حاضر داشتن بادیگارد تبدیل به یک جایزه برای افراد متکبر و فخرفروش شده است. یکی از منابع میگوید: افراد ثروتمند آنها را وادار میکنند تا بهجای آنها کارهای کثیف را انجام دهند.
دختر میلیاردری که تحتنظر گرفته بودیم، تیم حفاظت پدرش را مجبور میکرد تا هر زمان که از دوستانش خسته شد آنها را از قایق تفریحی خانواده بیرون کنند.
من با خانمی مصاحبه کردم که به دلیل شغل بسیار حساس همسرش، اکنون با محافظت شبانهروزی زندگی میکند.
او میگوید: ما چارهای جز این نداریم و این حجم از محافظت برای رفاه خودمان است. بچههای ما در ابتدا میترسیدند، اما چیزی که من را شگفتزده کرد این بود که بعد از چند ماه همه چیز برای ما عادی شد.
همیشه هشت محافظ همراه آنها در خانه حضور دارند و چهار محافظ دیگر در بیرون مستقر هستند. دوستانش همیشه او را مسخره میکنند که بالاخره قرار است با کدام یک از آنها رابطه داشته باشد.
این خانم میگوید: همه ما با هم گفتگو میکنیم و ارتباط دوستانهای بینمان شکل گرفته است. من کاملاً متوجهم که وقتی شما همگی باهم هستید و آنها مسئول امنیت شما هستند، ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد.
اما در مورد شخص او، باید گفت که حضور مداوم بادیگاردها در همه حال، روابط دوستانه و نزدیکی را با او ایجاد کرده است. هنگامی که دخترش اخیراً برای خرید وسایل قدیمی و عتیقهجات رفته بود، متوجه شد که بادیگاردها بهسرعت و نامحسوس از میان قفسههای توتوهای رنگی پشت سر او عبور میکنند.
او به من گفت که از خنده منفجر شد و به آنها زمزمه کرد: «چیکار میکنید؟ اینطوری خندهدار به نظر میآیید.» بیچارهها فقط سعی داشتند بین قفسهها مخفی شوند اما نمیتوانستند.
در کریسمس سال گذشته، خانواده لباس مبدل پوشیدند و بادیگاردها را به صبحانه دعوت کردند و برایشان هدایایی نیز آماده کردند. «ما رابطه دوستانه و نزدیکی با بادیگاردهای خود داریم و تحمل روزی که دیگر به آنها نیازی نداشته باشیم برای ما سخت خواهد بود.»
یکی از بادیگاردهای معروفتر شاهماهی قرمز است. گدس میگوید: افراد آراسته و شیکپوشی که در نزدیکی یک سلبریتی ایستادهاند معمولاً محافظ نیستند، یا حداقل افرادی نیستند که بهدرستی آموزش دیدهاند.
یکی از اطرافیان یک سلبریتی میگوید: آنها بیشتر به دنبال نمایشدادن و شوآف هستند. باید بگویم آنها بیشتر از تعداد شامهای خوشمزهای که در زندگی خوردهاند، محافظ داشتهاند.
گدس میگوید که او همیشه سعی میکند افسران حفاظتی با ویژگیهای فیزیکی مشابهی را برای مشتریان خود انتخاب کند تا خیلی جلبتوجه نکند.
من همیشه جمله مورد علاقهام در «بادیگارد» را نقل میکنم، جایی که ویتنی هیوستون، در اولین ملاقات با کوین کاستنر، میگوید: «شبیه بادیگارد نیستی.» و او پاسخ میدهد: «این لباس مبدل من است.»
درحالیکه امنیت خصوصی بیشتر یک حرفه مردانه است، تعداد CPOهای خانم نیز در حال افزایش هستند.
کاترین، افسر حفاظتی شاهزاده خانم ولز در ۱۲ سال گذشته، گروهبان اما پروبرت، یکی از اعضای جوخه حفاظتی Scotland Yard است که در هنرهای رزمی آموزش دیده است و طبق گزارشها، همیشه یک تپانچه ۹ میلیمتری گلاک و یک تیزر را هنگام اسکورت شاهزاده خانم با خود حمل میکند.
ویلیام، شاهزاده ولز، اخیراً از او با نشان سلطنتی ویکتوریا بابت خدماتش به خانواده سلطنتی تجلیل کرد.
جاسوس سابق میگوید:
«اگر به محافظت نیاز داشته باشم، احتمال زیاد یک تیم کاملاً خانم را انتخاب میکنم، زیرا آنها استراتژیکتر هستند.» او از یک شرکت امنیتی خصوصی مستقر در کالیفرنیا نام میبرد که دو سوم مشتریان آن خانم هستند. «اگر در مکانهای محدود مانند حمام و اتوبوسهای گردشگری هستید، زنان با بادیگارد خانم احساس امنیت بیشتری میکنند.»
به نظر میرسد که فقط زنان نیستند که با بادیگارد خانم احساس امنیت بیشتری دارند. معمر قذافی، حاکم فقید لیبی، خود را با ۴۰ محافظ خانم با لباس سبز، معروف به راهبههای انقلابی، محاصره کرده بود تا از حمله مردان مسلح عرب به او جلوگیری کند.
آنا لوژینوا مدل سابق که در جریان سرقت ماشین کشته شد، تیمی از خانمهای بادیگارد مستقر در مسکو را اداره میکرد تا از میلیاردرهای روسی محافظت کند.
با تمام اینها، باید بگوییم که رقیب دیگری برای گروه برتر CPO وجود دارد. اسپایسر میگوید:
«تقاضا برای سگهای محافظ که در نزدیکی فرد حضور داشته باشند افزایش یافته است. حتی یکبار تبلیغی برای آنها در برنامه Country Life دیدم. در واقع، یک نمونه معمولی که با صدای بلند پارس میکند نیز باید مفید باشد.»
در پایان باید اشاره کنیم که حمل اسپری فلفل، باتومهای قابلافزایش یا تیزر برای CPOها در بریتانیا قانونی نیست، اما در برخی از ایالتهای ایالات متحده موردی ندارد.
دیدگاه ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
استفاده از کلمات و محتوای توهینآمیز و غیراخلاقی به هر شکل و هر شخص ممنوع است.
انتشار هرگونه دیدگاه غیراقتصادی، تبلیغ سایت، تبلیغ صفحات شبکههای اجتماعی، قراردادن اطلاعات تماس و لینکهای نامرتبط مجاز نیست.