در ماه‌های اخیر، وضعیت سلامتی ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه موضوع گمانه‌زنی‌های زیادی بوده است و ادعا می‌شود که وی مبتلا به سرطان پارکینسون است یا حتی از یک سوءقصد جان سالم به در برده است. اما تاکنون هیچ مدرک پزشکی ارائه نشده است.

تاتیانا استانوایا، تحلیلگر سیاسی به الجزیره گفت: «پوتین می‌تواند ۱۰ سال یا بیشتر در قدرت بماند، این واقعاً به شرایط بستگی دارد. من واقعاً زیاد به مشکل سلامتی او توجه نمی‌کنم.»

اگر این مرد ۶۹ساله بمیرد یا به طور ناگهانی کار خود را ترک کند، شورای فدراسیون ۱۴ روز فرصت دارد تا انتخابات ریاست‌جمهوری را اعلام کند و در غیر این صورت، کمیسیون مرکزی انتخابات این کار را خواهد کرد.

در این میان، میخائیل میشوستین، نخست‌وزیر، سرپرست ریاست‌جمهوری خواهد شد. بااین‌حال، میشوستین به‌عنوان فردی نزدیک به پوتین و یا نامزد معتبری برای هیچ انتخاباتی دیده نمی‌شود.

در عوض، استانوایا معتقد است که خروج پوتین باعث ایجاد خلاء قدرت بین منافع تجاری، مقامات امنیتی مانند وزیر دفاع سرگئی شویگو و دیگر جناح‌های افراد رده‌بالا خواهد شد.

«اگر فردا اتفاقی بیفتد، من معتقدم نیروهای محافظه‌کار، سیلوویکی [مقامات امنیتی] ابتکار عمل سیاسی و زمام امور را در دست خواهند گرفت. اما اگر بعداً – یک سال یا بیشتر – برای پوتین اتفاقی بیفتد، در این مورد، خطر بی‌ثباتی بسیار بیشتر است. ما شاهد جنگ داخلی خواهیم بود و سیلوویکی‌ها شانس بسیار کمتری برای حفظ ابتکار عمل خواهند داشت. سال آینده ممکن است شرایط متفاوت‌تر و دشوارتر باشد.»

بر اساس گزارش‌های رسانه‌های مستقل روسیه، مقامات رده‌بالای روسی وقتی پوتین حمله به اوکراین را در ۲۴ فوریه اعلام کرد و «عملیات نظامی ویژه» را یک اقدام ضروری اعلام کرد، غافلگیر شدند و احساس نگرانی کردند. اما یک ثبات میهن‌پرستانه در هفته‌های بعد شکل گرفت؛ زیرا اقتصاد قوی‌تر از حد انتظار ظاهر شد.

بااین‌وجود، امتناع پوتین از اعتراف به ارتباط بین مشکلات اقتصادی و تحریم‌ها، مقامات تجاری را از خود دور می‌کند، درحالی‌که دیگران او را به دلیل عدم راه‌اندازی فعالانه جنگ به‌اندازه کافی مورد انتقاد قرار می‌دهند.

بر اساس برخی گزارش‌ها، چند تن از خودی‌های کرملین بی‌سروصدا در حال بحث هستند که چه کسی ممکن است پس از پوتین بیاید. اما استانوایا گفت که چنین صحبتی جدی نیست.

استانوایا گفت: «در واقع هیچ‌کس نمی‌داند [بعدی کی خواهد بود]. به‌عنوان‌مثال، اگر کسی شروع به نوشتن کند که جانشین بعدی مدودف است، ممکن است به‌عنوان یک حمله سیاسی به مدودف تلقی شود، زیرا هیچ‌کس نمی‌خواهد به‌عنوان جانشین ظاهر شود، زیرا موقعیت وی را آسیب‌پذیرتر می‌کند.»

مارک گالئوتی، کارشناس امنیتی، به الجزیره گفت: «واقعاً دیدن اینکه پوتین به‌زودی برود سخت است. با وجود تمام داستان‌های بیماری، هیچ مدرکی وجود ندارد که او به‌شدت بیمار است، و باتوجه‌به اینکه جنگ چقدر فاجعه‌بار پیش رفته است، نمی‌توانم بازنشستگی او را ببینم مگر اینکه توسط اطرافیانش مجبور به رفتن شود.»

پوتین بیش از ۲۰ سال است که در رأس ریاست روسیه بوده و از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ و دوباره از سال ۲۰۱۲ تا به امروز این کشور را رهبری کرده است. دراین‌بین، دمیتری مدودف ریاست‌جمهوری را برعهده داشت، هرچند که پوتین به‌عنوان نخست‌وزیر حتی در آن دوره نیز قدرت واقعی را در اختیار داشت.

در مجموع، این سیاستمدار ۶۹ساله که در اواخر فوریه تهاجم روسیه به اوکراین را به‌عنوان یک «عملیات نظامی ویژه» ضروری اعلام کرد، با ۱۸ سال قدرت لئونید برژنف، رهبر شوروی، برابری کرده است.

اگر دوران ریاست مدودف را در نظر بگیریم، پوتین طولانی‌ترین مدت بر روسیه حکومت کرده و رکورد دوران ژوزف استالین را شکسته است.

دوره فعلی او در سال ۲۰۲۴ به پایان می‌رسد. اما در سال ۲۰۲۰، قانون اساسی تغییر کرد و به او اجازه داد تا دو دوره شش‌ساله دیگر تا سال ۲۰۳۶ – زمانی که ۸۶ساله می‌شود – نامزد شود.

به گفته استانوایا، اگر اقتصاد به شکست ادامه دهد و نارضایتی عمومی افزایش یابد، ممکن است جناح دیگری تلاش کند تا کنترل را در دست بگیرد.

اما فریدا رستامووا، روزنامه‌نگار که اخبار سیاسی روسیه را پوشش می‌دهد، نسبت به پیش‌بینی‌ها هشدار داد.

«در مورد مرگ رئیس‌جمهور، وظایف به عهده نخست‌وزیر است. آیا میشوستین می‌تواند قدرت را حفظ کند؟ ما هیچ راهی برای تایید این موضوع نداریم» او تلفنی به الجزیره گفت: ما می‌توانیم در مورد این چیزها به‌صورت انتزاعی صحبت کنیم، اما به‌هیچ‌وجه نباید به این افکار به‌عنوان نوعی پیش‌بینی تکیه کنیم.

«پیش‌بینی درباره کشورهای مستبد بسیار دشوار است، زیرا نمی‌دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد. هیچ نیروی سیاسی جایگزینی در روسیه وجود ندارد که بتوانیم درباره آن صحبت کنیم یا اینکه این یا آن جناح چه کاری انجام دهند. مخالفان پوتین فقط می‌توانند خیال‌پردازی کنند. شستشوی مغزی در روسیه از سنین پایین در حال انجام است. فقط می‌توان از بالا به ‌پایین اصلاحاتی انجام داد، زیرا سیستم پوتین برای مدت طولانی وجود داشته است و ۲۰ سال است که به یک نسل کامل آموزش داده شده است.»

اپوزیسیون کنونی در روسیه بعید است که در هیچ انتخاباتی را پس از پوتین پیروز شود، زیرا دولت در ۲۰ سال گذشته تمامی گزینه‌های دیگر را کنار گذاشته است.

خارج از حزب روسیه متحد پوتین، دومین بلوک قوی کمونیست‌ها هستند که رهبر آن گنادی زیوگانف به‌عنوان اپوزیسیون سیستمی در نظر گرفته می‌شود تا توهم دموکراسی متکثر را ایجاد کند – حزب کمونیست به‌ندرت در مقابل پوتین قرار می‌گیرد.

مشهورترین چهره اپوزیسیون، حداقل در خارج از روسیه، الکسی ناوالنی است که در ماه مارس به اتهام اختلاس به ۹ سال زندان محکوم شد. اما حتی اگر او آزاد بود، محبوبیت واقعی او در میان روس‌ها اندک است.

یوگنی رویزمن، یکی دیگر از چهره‌های اپوزیسیون که زمانی شهردار محبوب یکاترینبورگ بود، اخیراً به اتهام بی‌اعتبار کردن نیروهای مسلح دستگیر شد که مجازات آن سه سال حبس است.

شاید سرنخی از آینده روسیه در ازبکستان باشد، یکی دیگر از جمهوری‌های شوروی سابق که از زمان استقلال در سال ۱۹۹۱ تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۶ توسط یکی از مقامات شوروی سابق، اسلام کریموف اداره می‌شد.

در آن زمان، کریموف دوران قدرت خود را از طریق انتخابات، همه‌پرسی و اصلاحات قانون اساسی که از نظر بسیاری تقلب شده بود، تمدید کرد. خانواده او ثروتمندتر شد و مخالفت‌ها سرکوب شد. پس از مرگ وی، رسانه‌ها و اقتصاد از آزادی بیشتری برخوردار شدند و ده‌ها زندانی سیاسی در دوره اصلاحات آزاد شدند، اما در غیر این صورت بسیاری از همین مقامات در قدرت باقی می‌مانند و ساختار حکومت بدون تغییر باقی می‌ماند. بااین‌حال، کارشناسان می‌گویند که امید به روسیه صلح‌آمیزتر وجود دارد، حتی اگر شانس برای دموکراسی بیشتر کم باشد.

گالئوتی می‌گوید: «بعید است که کسی [پس از پوتین] جنگ‌طلب‌تر باشد، اما ما نباید انتظار یک لیبرال را داشته باشیم.»

«بهترین چیزی که می‌توانیم به آن امیدوار باشیم، یک دزد‌ ثروت ملی اما عملگرا است که می‌داند جنگ برای اقتصاد داخلی هم بد است و بنابراین دلایل بسیار خودخواهانه برای کاهش تقابل فعلی دارد. در حال حاضر، مردانی مانند نخست‌وزیر میخائیل میشوستین یا شهردار مسکو، سرگئی سوبیانین، ممکن است در این قالب مناسب باشند، اما این بدان معنا نیست که آنها لزوماً احتمالاً به قدرت می‌رسند.»

او گفت: «پوتین واقعاً در مأموریت تاریخی خود وسواس دارد، او در مورد اوکراین بسیار احساساتی است. ممکن است برای غرب راحت‌تر باشد که با سیلوویکی مقابله کند، زیرا جاه‌طلبی‌های آنها کمتر است. حتی اگر روسیه بیشتر ضد غربی شود، ممکن است فضای بیشتری برای برخورد با روسیه وجود داشته باشد.»

سال گذشته، پوتین به روس‌ها گفت: «بالاخره زمانی فرا خواهد رسید که امیدوارم بتوانم بگویم فلان شخص از نظر من شایسته رهبری چنین کشور شگفت‌انگیزی مانند روسیه است.»

ظاهراً آن زمان هنوز نرسیده است.

5/5 - (3 امتیاز)

منبع

کلید واژه ها

دیدگاه ها

1 دیدگاه

  1. پوتین فقط یک مجری سیاستهای دولت پنهان می باشد.و کاره ای نیست.

    همان دولت پنهان که پوتین را به عنوان رییس جمهور معرفی کرده است ، فکر بعد از مرگ پوتین را هم کرده است و یک فرد مناسب را در آب نمک خوابانده و به موقع از او رونمایی می کنند.

    دولت پنهان در همه کشورهای دنیا وجود دارد و سیاستمدارانی که مردم می شناسند فقط یک پله از سلبریتی ها بالاترند و عملا” هیچ قدرت و اختیاراتی ندارند و در دسترس مردم هم نیستند.

    کشورهای جهان از طریق همین دولتهای پنهان با هم ارتباط دارند و کمترین اطلاعی از عملکردشان را برای مردم توضیح نمی دهند.(لزومی نمی بینند که توضیح دهند)

    جنگ اوکراین یکی از مسخره ترین و مزخرفترین جنگهای 80 سال اخیر است.

    از یک طرف روسیه را دومین ابرقدرت جهان وصاحب یکی از بزرکترین زرادخانه های  سلاحهای متعارف و هسته ای معرفی کردند و از طرف دیگر روسیه در گرداب جنگ اوکراین گیر افتاده است و برای تهیه سلاح و مهمات جنگی محتاج کشورهای ایران و کره شمالی و سوریه است.!!!!!!!!!!!!!!!

    ایا این به تمسخر گرفتن و توهین به شعور ملتها نیست؟؟؟؟

    ایا این نشان نمی دهد که گلوبالیستها ، ملتها را احمق هایی می دانند که از درک واقعی موضوعات عاجزند و با کمک رسانه هایشان هر دروغ و هر چرندیاتی را در باور انها می ریزند.

    بعید نیست بعد از مدتی مسکو و سایر شهرهای روسیه بمباران و موشکباران شود و روسیه نتواند هیچ عکس العملی نشان دهد.

    اگر به تحولات بعد از جنگهای جهانی اول و دوم نگاه کنیم می بینیم که :

    شوروی ابرقدرتی قلابی و ساختگی توسط گلوبالیستها بود که   هم در ظاهر نقش رقیب اتمی  امریکا را بازی می کرد تا عدم استفاده از سلاح هسته ای در جنگها توجیه شود و بگویند جنگ هسته ای برنده ندارد و دروغ بودن سلاح هسته ای لو نرود و ملتها همچنان در ترس و وحشت از این سلاح خیالی به سر برند  و هم هر موقع می خواستند در دنیا بحران ایجاد کنند به شوروی نقشی ظاهری می دادند اما در عمل توسط گلوبالیستها کنترل و هدایت می شد.
    حتی در جنگ جهانی دوم منبع تامین اسلحه و اذوقه شوروی کشور امریکا بود.

    بعد از مدتی با کودتایی نمایشی و ساختگی توسط وزرای مخالف گورباچف و رییس کا گ ب   این کشور را دچار فروپاشی نمودند و سالها سر ملتها را با ان گرم نمودند.

    حالا هم با بزرگترین بازمانده شوروی یعنی روسیه بحران دیگری را در جهان ایجاد کرده اند. یعنی جنگ اوکراین و به قول یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران ،جنگ اوکراین حد اقل 10 سال طول خواهد کشید.

    ایت الله خامنه ای تنها شخصیتی در رهبران جهان بودند که کودتای شوروی را ساختگی دانستند. 
             
    جنگ اوکراین به حذف پوتین و مدودوف منجر خواهد شد و همچنین یک حقیقت را به خوبی نشان خواهد داد:

    سلاح هسته ای وجود خارجی ندارد.                             

دیدگاهتان را بنویسید

دیدگاه ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.

استفاده از کلمات و محتوای توهین‌آمیز و غیراخلاقی به هر شکل و هر شخص ممنوع است.

انتشار هرگونه دیدگاه غیراقتصادی، تبلیغ سایت، تبلیغ صفحات شبکه‌های اجتماعی، قراردادن اطلاعات تماس و لینک‌های نامرتبط مجاز نیست.